رویاهای من

با تو سخن می گویم...

رویاهای من

با تو سخن می گویم...

امروز و فردا

سلام به همه خوبان

امروز بالاخره رئیس رو راهی کردیم بره لیبی آب و هوا عوض کن. خیلی خوشحال بود. از کشورهای آفریقایی فقط الجزایر رفته بنده خدا. بعدش هم از هر کشوری بر میگرده واسشون عیب درمیاره!!



تا ده روز لیبی هست و بعد که برمی گرده کل کارخونه میشه عین کشتی به گل نشسته بری همه !!


فردا من دیوان عدالت اداری هستم برای پیگیری دو پرونده هم شعبه 15 کار دارم هم دادخواست جدید باید تقدیم کنم. راستی یه پرونده حقوقی که اتباعش یه اقای یونانی هست بهم واگذار شده که در حال پیگیری هستم.



به آرزوهای قشنگتون برسین..



رویا

نبرد


مامان با بابام چند شب پیش با هم دعواشون شد ، 
مامانم قهر کرد رفت خونه مامانش اینا 
بابام گفت به جهنم خودم به تنهایی زندگی میکنم 
بعد از چند شب که کلی ظرف نشسته تو کابینت جمع شد 
دستا رو زد بالا ظرفا رو بشوره دیدم زیر لب داره غر میزنه 
و میگه اینم شد زن ببین این قابلمه ها چقدر جرم گرفته سیاه شده 
صدام زد اهای پسر بیا ببین انقدر ساییدم این قابلمه ببین چه برقی میزنه 
کیف کن برو برا مامانت تعریف کن 
رفتم نگاه 
کردم دیدم همه قابلمه های تفلون مامانم 
رو با سیم ظرف شویی به قدری ساییده که سفید شده .... 
... فقط اب دهنم رو قورت دادم 
و اماده شروع نبردی به عظمت جنگ جهانی دوم شدم =))

دهه شصتی ها


یاد قدیما بخیر ..دهه شصتی ها حتما بخونین- البته من دهه پنجاهی هستم


پسره ۸ سالشه از باباش تبلت میخواد

والا ما ۸ سالمون بود دستمونو گاز میگرفتیم
که جاش بمونه شبیه ساعت مچی بشه
به قدری کیف میکردیم انگار ساعت سواچ دستمونه
.
.
.
جمعه یعنی تلویزیون سیاه سفید ۲۱ اینچ پارس ، گزارش هفتگی ، بوی نم ، مشق های ننوشته …
این تعریف از جمعه هیچوقت از سرم بیرون نمیره !
.
.
.
یکی از وحشتناک ترین لحظه های دوران مدرسه این بود که صبح دیر برسی مدرسه و ببینی هیچ کسی توی حیاط نیست …

.
.
.
یادش بخیر :
گل گل ، گل اومد ، کدوم گل ؟ همون که رنگارنگاره برای شاپرکها یه خونه قشنگه ! کدوم کدوم شاپرک ؟ همون که روی بالش خالهای سرخ و زرده ، با بالهای قشنگش میره و برمیگرده ، میره و برمیگرده … شاپرک خسته میشه … بالهاشو زود میبنده … روی گلها میشینه … شعر میخونه میخنده !!!
.
.
.
شما یادتون نمیاد ، دبستان که بودیم وقتی معلممون میگفت “یه خودکار بدید به من” ؛ زیر دست و پا همدیگه رو له و لورده میکردیم تا زودتر برسیم و معلم خودکار ما رو بگیره …
.

سایر خاطرات به یاد ماندنی در ادامه مطلب…

.
.
ﻣﺎ ﻓﻘﯿﺮ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﯿﻢ ﺗﻮﭖ ﭘﻼﺳﺘﯿﮑﯽ ﺩﻭﻻﯾﻪ ﮐﻨﯿﻢ ﻭﺍﻣﯿﺴﺎﺩﯾﻢ ﯾﻪ ﺗﻮﭘﯽ ﺳﻮﻻﺥ بشه و ﭘﺎﺭﻩ ﺵ ﮐﻨﯿﻢ … ﺍﻭﻧﺎیی ﮐﻪ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ﺑﻮﺩﻥ ﺩﻭﺗﺎ ﺗﻮﭖ ﻧﻮ ﻣﯿﮕﺮﻓﺘﻦ ﯾﮑﯿﻮ ﭘﺎﺭﻩ ﻣﯿﮑﺮﺩﻥ !!!
.
.
.
یادش بخیر بچه که بودیم از این فرفره کاغذیا درست میکردیم و میدویدیم تا بچرخه ؛ بعضی وقتا هم که دیوارو نمیدیدیم و با سر میرفتیم توی دیفال …
.
.
.
“بی سرو صدا ، وسایلتونو جمع کنین با صف بیاید برید توو حیاط ؛ معلمتون نیومده”
یکی از ناگهانی ترین و سورپرایز کننده ترین جملات دوران مدرسه …
.
Www.KamYab.Ir
.
شما یادتون نمیاد اونوقتا شعر “قسم به اسم آزادی” از تلویزیون پخش میشد باهاش غلط غلوط میخوندیم تا میرسید به جای “همه به پیش … به یکصدا …”
یه دفعه به تقلید از خواننده هاش اوج میگرفتیم و با شور داد میزدیم “جامدادی عزیز ما” !
.
.
.
یادش بخیر قدیما تلویزیون که کنترل نداشت یکی مجبور بود پایین تلویزیون بخوابه با پاش کانالها رو عوض کنه …
.
.
.
یادش بخیر ، اون قدیما وقتی چسب نواری کم میاوردیم از جلد کتابامون می کندیم …
.
.
.
مامانم که شیشه پاک کن میخرید ، لحظه شماری میکردم تا اون ماده ی داخلش تمومه بشه بعد توش آب پر کنم بازی کنم …
این بلند مدت ترین برنامه ریزی بود که تو بچگی انجام میدادم !!!
.
.
.
یادش بخیر یه برگ از درخت میکندیم میذاشتیم رو دستمون با اون یکی دست محکم میزدیم روش میترکید کلی حال میکردیم !
.
.
.
یادتونه قدیما موقع پخش فوتبال میگفتن “کسانی که تلویزیون سیاه سفید دارن بازیکنای مثلا پرسپولیس رو به رنگ تیره میبینن” ؟؟؟
.
.
.
کیا یادشونه وقتایی که معلم میخواست سوال بپرسه پاک کنمونو مینداختیم زیر میز که بریم بیاریمش و تو تیررس نگاه معلم نباشیم ؟
.
.
.
بچه که بودیم هرجا خوابمون میبرد ، صبح توی تخت خودمون بیدار میشدیم …
.
.
.
ﺷﻤﺎ ﯾﺎﺩﺗﻮﻥ ﻧﻤﯿﺎﺩ ﺑﭽﻪ ﻛﻪ ﺑﻮﺩﻳﻢ ، ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺭﻭ میشمردیم ﺗﺎ ﺟﻤﻌﻪ ﺑﺮﺳﻪ ﺗﺎ ﺑﺎ ﻧﺎﻫﺎﺭ ﻧﻮﺷﺎﺑﻪ ﺑﺨﻮﺭﻳﻢ …
ﻳﻪ ﺷﻴﺸﻪﻱ ﻛﺎﻣﻞ ﺗﻮ ﻳﻪ ﻟﻴﻮﺍﻥ ﻛﻪ ﺗﺎ ﺳﺮﺵ ﻳﺦ ﺑﺎﺷﻪ !
.
.
.
یادش بخیر :
من کارم ، من کارم ، بازو و نیرو دارم ، هر چیزی رو میسازم ، از تنبلی بیزارم ، از تنبلی بیزارم …
بعد اون یکی میگفت : اسم من ، اندیشه ه ه ه ه ه ، به کار میگم همیشه ، بی کار و بی اندیشه، چیزی درست نمیشه ، چیزی درست نمیشه !!!
.
.
.
یادش بخیر یکی از بازیای محبوب بچگیمون کارت جمع کردن بود با عکس و اسم و مشخصات ماشین یا موتور یا فوتبالیستها یا ضرب المثل یا چیستان …
.
.
.
یادش بخیر اون موقعی که شلوار مکانیک مد شده بود و همه پسرا میپوشیدن …
.
.
.
بچگیا تفریحمون این بود که وقتی جوراب می پوشیدیم و پامو روی فرش می کشیدیم و به یه نفر دیگه دست میزدیم تا جرقه بزنه !!!
.
Www.KamYab.Ir
.
یادش بخیر قبل از برنامه کودک که ساعت پنج بعد از ظهر شروع میشد ، اول بیست دقیقه عکس یک گل رز بود با آهنگ بعد اسامی گمشدگان بود با عکساشون که وحشتی توی دلمون مینداخت که این بچه ها چه بلایی سرشون اومده ؟
آخر برنامه هم نقاشی های فرستاده شده بود که همش رنگ پریده بود و معلوم نبود چی کشیدن … تازه نقاشی هارو یه نفر با دست میگرفت جلوی دوربین ، دستش هم هی میلرزید !
آخرش هم : تهران ولیعصر خیابان جام جم ساختمان تولید طبقه دوم ، گروه کودک و نوجوان …
.
.
.
دهه شصت یعنی :
یعنی بیدار شدن با بوی نفت بخاری نفتی
یعنی صف کیلومتری نون
یعنی آتاری و میکرو
یعنی برنج کوپنی
یعنی فخرفروختن با کتونی میخی
یعنی تلویزیون سیاه و سفید
یعنی آدامس خروس نشان
یعنی کارت بازی با دمپایی
یعنی کپسول بوتان و پرسی
یعنی نوار کاست
یعنی بوی نفتالین لای رختخواب
یعنی خریدن لبو و لواشک از سر کوچه ی مدرسه
یعنی سوختگی نارنجی رنگ بلوز کاموایی
یعنی نیمکت سه نفره
پوشیدن لباس داداش بزرگه
یعنی ساختن آدم برفی با لگن حموم
یعنی بوی نم زیر زمین
یعنی چوبین و برونکا
یعنی تیله بازی
یعنی اشکنه و خشیل
قاشق زنی تو چهارشنبه سوری
عاشق شدن از پس پرده حیا و شرم
یعنی صدای آژیر قرمز
یعنی سریال اوشین
دهه شصت یعنی من
یعنی تو
یعنی ما !




منبع: kamyab.ir

کنکور ارشد آزاد

سلام به همه خوبان


امروز ساعت 8 صبح واحد تهران جنوب دانشگاه آزاد - کنکور داشتم. سوالات به نظرم بد نبود . ولی متون تخصصی کلا هیچی جواب ندادم.

خیلی خوابم گرفته بود بعد از امتحان. دو روز هم بود که گوش درد بدی گرفته بودم. از یک طرف بچه ها بهم زنگ می زدن بیا همدیگرو ببینیم تو دانشگاه. وای بدون ماشین اصلا قدم از قدم برنمی دارم.

کیفم اونقدر سنگین بود که دلم می خواست بزارمش وسط خیابون. چادر سرم بود اونم می خواستم بزار زمین فرار کنم. اونقدر خسته بود.

شب گذشته قطره گوش داخل گوشم ریخته بودم و اثرات آن صبح معلوم شده بود. به اندازه یک نعلبکی روی روسریم نقاشی شده بود. اوه اوه وسط امتحان هی گوشمو پاک می کردم.

خلاصه ساعت 10 کنکور تموم شد و به سمت خیابان انقلاب به راه افتادم. البته از آنجا که منزل ما غرب تهران بود و محل امتحان تقریبا جنوب تهران یاد حرف خواهرم افتادم که موقع تعیین حوزه این سنجش دارت می اندازه تا انتخاب کنه. آخه منی که تو غرب هستم سه ساعت زودتر باید راه بیفتم اونم تازه نیم ساعت قبل از شروع امتحان اونجا باشم. همه جا هم که طرحه.چه فکری کردین خدایشششششششششششش

خلاصه رسیدم پارکینگ کاوه. فقط و فقط می خواستم از شرش کیف و خوراکی و این وسایل خلاص بشم. اولین اقدام که چادرمو درآوردم. داشتم از گرما هلاک می شدم.

تقریبا خلوت بود و زودتر از اونی که فکر کنم به خونه رسیدم.

منو می گی نه ورداشتم و نه برداشتم گرفتم خوابیدم.. اصلا لباسامو نصفه نیمه درآوردم. انگار کوه کنده بودم. البته درگیر کردن ذهن و تفکر به یک مسئله همیشه خستگی بیشتری نسبت به جسم داره. داشتم می مردم. دیگه نمی دونم رفت و آمد چطوری بود تو  واحد من.

وقتی بیدار شدم ساعت سه و نیم رو گذشته بود. یعنی از 12 تا 3 خوابیدم بود. همه اومدن که منو بیدار کنن که ببرمشون پارک  سرخیابونمون.

نمی دونم شما هم اینطوری هستید یانه که دلتون می خواهد هر چی دم دستتون هست بزنید تو سر کسی که اومده و از خواب بیدارتون کرده !!!

به هر حال همه رفتن و من کمی غذا خوردم و دوباره ترجیح دادم بگیرم و بخوابم. ماشینمو برادرم جابجا کرده بود و سرکوچه بود. رفتم آوردمش در خونه .

بعد اومدم خوابیدم تا ساعت 7 شب.

الان هم در خدمت شما هستم.


به آرزوهای قشنگتون برسین...


رویا

خنده بازار - 2

جوک های خیلی خنده دار جدید اردیبهشت ۹۲


با رفیقم داشتم تو پیاده رو میرفتم

دم یه ایستگاه اتبوس یه دختره

(از اونایی که فک کردن از دوماغ فیل سر خوردن و شاهرخ خان قراره بیاد خواستگایشون!) تنها وایستاده بود

نفهمید من و رفیقم داریم رد میشیم

یه دفه گفت: خخخخخخخخخخخخخخخخ تووووف!!!

من

دوستم :-/

شهردای اصفهان و حومه

دختره بعداز اینکه فهمید ما فهمیدیم #

(که البته برای حفظ آبروش صورتش شطرنجیه!)

دیگه نفهمیدم چی شد که دوتایی کف موزاییکا شنا میکردیم

یادمه فقط آقاجون خدابیامرزم با این شدت توووف میکرد!

.

.

.

خدایی ما بچه بودیم کم گودزیلا نبودیما.

در دوران جهالت یه کاری کردم اگه بگم خفم میکنید:( خوب ۶ سالم بود،مگه چیه؟؟؟

یه بار مامانم گفت عزیزم بیا این قرصارو ببر بنداز توی سطل آشغال (آخه فاسد شده بود)

از این بروفن صورتی ها (پروفن،ایبوبروفن…)حالا هر چی

منم رفتم دادمش به دختر همسایمون گفتم بخورش اسمالتیزه

۱ ساعت بعد…مادر بزرگش اومد

داشتم گل بازی می کردم اومد یقمو گرفت B ( من بیگناه بودم:(

الان دقیقا ۲۰ ساله دارم فکر میکنم مامان بزرگش از کجا فهمید: (

یه جوری بزن ۴ تا استخون دستت تو دهنم خورد بشه ها.والا

از اون موقع منو گذاشتن تو سبد در مسجد، هنوزم کسی برم نداشته

.

Sms.KamYab.Ir

.

…یه بار با یه سری از آشناها که خیییییییییییییلی رودر بایسی داشتم رفتم مسافرت منم تشنم شده بودم

داشتم دنبال لیوان یه بار مصرف میگشتم که آب بخورم

دیدم کنار یکی از اشناهاست منم اومدم کلاس بزارم بگم ادبیاتم بیسته

مثلا خواستم بگم اگه میشه لطف کنین یک لیوان یه بار مصرف بدید

گفتم یه لیوان مصنوعی بدید

هیچی دیگه الان تو بیمارستان بسترین از شدت خنده من که از افق براتون می نویسم…

.

.

.

اصن روى بسته هاى چیپس و پفک و پاستیل باید درشت قید کنن

مخصوص یک نفر

.

.

.

یکی از فانتزیام اینه یه روز یه دختر داشته باشم …

به دخترم پول تو جیبی نمیدم، تا یواش از پشت سرم بیاد

دستاشو حلقه کنه دور گردنم، موهاشم بخوره تو صورتم

در ِ گوشم پچ پچ کنه

بگه بابایی بهم پول میدی ؟

داریم با بچه ها میریم بیرون …

موهاشو بزنم کنار

ماچش کنم ،

بگم برو از جیبم وردار بابایی

به خاطر دخترم هم که شده ، یه روزی بابا میشم و بعدشم تو افق محو!

.

.

.

از چی بگم از سامسونگی که شده سمبل رشادت

ایران شده واسش مثه صندوق تجارت

پس glx وطن کجاس نیس

با اینکه از جیب در میاد اما مجاز نیس

.

.

.

پولام صفر شد بهم پول بده ایزد

با این وضع فقط باید پسته رو بلیسم

از چی بگم تو بهم بگو چی بگم خب

ما گفتیمو پراید دوباره ۷ میلیونی شد !

.

.

.

هــــر روزتان نــــــوروز …

نــــــوروزتان پــــــیروز…

پــــسوردتان مــــرموز …

آپــــدیتتان هـــــــرروز …

مـــــاشینتان لـــکسوز…

لــــکسوزتان کـــم سوز…

غــــمهایتان ریــــــفیوز…

.

.

.

این سیاست های افزایش جمعیت در کل خوبه ولی بعضیا دیگه زدن به سیم آخر واسه تبلیغ بچه دار شدن!!!

نشسته بودیم با خانواده شبکه پویا کارتون میدیدیم

(چیه خو از همه شبکه ها بهتره)این زیرنویس رد شد:

پدر و مادرهای عزیز فرزندان جدید زندگی را گلستان می کند!!!

.

.

.

یارو دو روزه رفته خارج

عرق رسیدنش هنوز خشک نشده

تو اینترنت یه عکس فرستاده میگه: گرفتیش؟

میگم :نه! هنوز دانلود نشده

میگه : شِت!!!! اونجا هنوز سرعت اینترنت درست نشده؟

.

Sms.KamYab.Ir

.

هرکس در ایام عید موقع دید وبازدید،از خانه میزبان پسته برداشته و تو جیبش بریزه

مفسد فی الارض شناخته شده و جیبهایش در ملاء عام تخلیه خواهد شد..

.

.

.

آیا میدانستید ایران پرتنوع ترین بازار فروش گوشی های تلفن همراه در جهان را دارد

و تقریبا تمامی مدلها و برندهای دنیا در ایران وجود دارد که این خصوصیت در هیچ کشوری وجود ندارد؟

.

.

.

از یه اسب میپرسن چرا هر کس تورو میبینه سوارت میشه؟

اون اسب جواب نداد، سرشو انداخت پایین و هیچی نگفت !

میدونید چرا؟؟ چون اسبا نمیتونن حرف بزنن !

نه واقعا انتظار داشتین اسبها حرف هم بزنن ؟

لابد دانشجو هم هستی؟؟

.

.

.

بچگیا یه دورانی داشتیم برا خودمونا :

میرفتیم از این آدامس ۵تومنی (که الان نسلشون منقرض شده) میخریدیم

و خوب که میخوردیم و شیرینیش تموم میشد

دوباره با یه حبه قند میخوردیمش و خوب که مخلوط میشد

درمیاوردیم و میذاشتیم تو یخچال برا دفعه بعد !

ینی اصلاح الگوی مصرف بودیم در حد برج دبی

.

.

.

آخه چرا اینجوریه !

تهران به کابل ۱۵۰۰ کیلومتر

کابل به تهران ۱۵۰۰ کیلو متر

طبقه اول به هشتم : ۸ طبقه

طبقه هشتم به اول : ۸ طبقه

بچشنبه تا شنبه : ۲ روز

شنبه تا پنجشنبه ۵ روز !

.

.

.

پرایدم که ارزون شد

glxهم که تبلیغشو عوض کرد (حالا بماند که بازم گند زد دیگه حوصلمونو سر برد)

پسته هم که شد سی تومن

آقایون و خانومای یاس گروپی از تلاش هاتون ممنونیم

(ستاد مبارزه با بحران هایم مالی ملی)

.

Sms.KamYab.Ir

.

فقط یه ایرانی میتونه واژه انگلیسی”ایمیل” و فارسی سازی کنه

بذاره “پست الکترونیک”که هم پستش انگلیسیه

هم الکترونیکش!!!

خخخخخخخخخخخخخ

.

.

.

میخوام دیگه ریشامو نزنم، بلند بشه، جوونه بزنه، میوه بده، بهار بشه گل در بیاد،

گنجیشکا آواز بخونن، با شادی پرواز بکنن، تنها روی سه پایه، بشینم توی سایه

.

.

.

شما یادتون نمیادیکی از کاربردیترین، قدیمیترین و موثرترین روشهای همسریابی در ایران

تکچرخ زدن با موتور روبروی مدارس دخترانه بود۱۰۰% جواب میداد..

.

.

.

پیرو مشکل الودگی هوا امروز تنها خودروهایییکه

سه رقم سمت راست پلاک اول آنها بر ۱۷ بخش پذیر باشد اجازه تردد دارند

.

.

.

یعنی من عاشق اینایی هستم که میان تو داروخونه و به صندوقدار هم میگن دکتر

اس ام اس های عاشقانه

اتفاقی ترین اشتباه دنیاست !

بسته میشود آنجا که نباید

کنده میشود از جایی که نباید . . .

.

.

.

به دید و بازدید عید

با در بسته قلبت روبرو شدم

طبق رسم قدیمی نوشتم

آمدم ، نبودی

رفتم که شاید بیایی . . .

.

.

.

تنها ” که باشی ؛

نه دلت دستمالی میشود

و نه خیالت انحصاری . . .

.

.

.

دلم میخواهد عاشق باشد

عقلم میخواهد عاقل باشد

این میگوید زود باش

آن میگوید دور باش

احساسم این روزها دوشیفت کار میکند

و حقوقش را از من میگیرد . . .

.

.

.

دلت آبی تر از دریا رفیقم

به کامت شادی دنیا رفیقم

الهی دائما چون گل بخندی

شب و روزت خوش و زیبا رفیقم . . .

.

.

.

sms عاشقانه

رفتــم گفتـم از “خـــــیرش” مـی گــذرم

شنیـدم کـه زیــر لب گُفـت از “شــــــرش” خــلاص شـدم . . .

.

.

.


آرزویم این است :

“آرزویت” ساکن کوچه ی بن بست نباشد هرگز . . .

.

.

.

پیامک عاشقانه

میگویند عشق خدا به همه یکسان است

ولی من میگویم مرا بیشتر از همه دوست دارد

وگرنه به همه یکی مثل تو میداد . . .

.

.

.

اس ام اس عاشقانه فروردین ۹۲

میگویند شکستنی رفع بلاست

ای دل تحمل کن شاید حکمتیست  . . .

.

.

.

از تنهایی هایم یاد گرفتم

جلوی تنها پسری که زانو می زنم، پسرم باشد.

آن هم برای بستن بند کفش هایش . . .

.

.

.

مثل ستاره تو قشنگی، اما تنها فرقی که داری، اون ها زیادن تو تکى!

.

.

.

گفت : احوال ات چطور است ؟

گفتم اش : عالی است

مثل حال گل !

حال گل در چنگ چنگیز مغول !

(قیصر امین پور)

.

.

.

صبحی که شروعش با توست ، خورشید دیگر اضافیست !

.

.

.

جدیدترین اس ام اس های عاشقانه

عشق جام شرابی است

که تا تلخی دوری را نچشی لذت عاشقی رو نمیبری . . .

.

.

.

متن عاشقانه زیبا

تمام حرف ها پشت سرت بود

به دنبالت الفبا را قدم زدم؛ تو حرف نداشتی . . .

.

.

.


صبورانه در انتظارم بمان

هر چیز در زمان خودش رخ می دهد

باغبان حتی اگر باغش را غرق آب کند،

درختان خارج از فصل خود میوه نمی دهند . . .

.

.

.

بودن یا نبودنت مهم نیست

آنقدر دوستت دارم که به حضورت نیازی نیست

همانند خدا که هست

اما نیست

.

.

.

جملات کوتاه عاشقانه

به روزها دل مبند. روزها به فصل که می رسند، رنگ عوض می کنند.

با شب بمان. شب گرچه تاریک است ولى همیشه یکرنگ است . . .

.

.

.

دوبیتی عاشقانه

جان فدای او که یادم می کند

یاد او هر روزه شادم می کند

مهربانی های او شیرین شکر

با مرامش کیش و ماتم می کند . . .

.

.

.

جملات باحال عاشقانه

بی خیال است خیلی بی خیال …

همان کسی که تمام خیال من است . . .

.

.

.


همیشه دلتنگی به خاطر نبودن شخصی نیست

گاه به علت حضور کسیکه در کنارت هست

که حواسش به تو نیست

.

.

.

اس ام اس زیبای عاشقانه

عاشقت شدم

بازی ام دادی

آن هم از نوع قایم باشکش

و من چه کودکانه به بازی ادامه دادم

نمیدانستم قرار است دیگر پیدا نشوی . . .

.

.

.

متن عشق و عاشقی

سرنوشتم چیز دیگر را روایت می کند

بی تعارف، این دلم خیلی هوایت می کند

قلب من با هر صدا، با هر تپش، با هر سکوت

غرق در خون، یک نفس دارد دعایت می کند

.

.

.

درد دارد …

وقتی همه چیز را میدانی

و فکر میکنند نمیدانی

و غصه میخوری که میدانی

و میخندند که نمیدانی

.

.

.

بهترین متون عاشقانه

روزگار، نبودنت را برایم دیکته می کند

و نمره ی من باز می شود . . . صفر!

هنوز نبودنت را یاد نگرفته ام.

.

.

.

متن سنگین عاشقانه

تا دلت بخواهد بغض دارم

تا حدی که به بغض هایم خمس تعلق میگیرد . . .

.

.

.


غم مخور، معشوق اگر امروز و فردا می کند

شیر دوراندیش با آهو مدارا می کند . . .




منبع:KamYab.Ir


عاقبت اس ام اس پراکنی چیه؟

عاقبت اس ام اس پراکنی!!!!!!!!! 










توانمندیهای صادراتی

این هم تعدادی عکس از نمایشگاه صادراتی ایران




 



نکایشگاه کتاب

سلام به همه خوبان 



نمایشگاه خبری نبود. 150 تومن دادم شش تا کتاب بیخود که نه برای آزمون وکالت خریدم. 




من و تبر

" منم که تا تو نباشی نمی برد خوابم 

تو درد عشق ندانی 

بخواب آسوده 

ز ریشه کندن این دل تبر نمی خواهد 

به یک اشاره می افتد درخت فرسوده."