-
[ بدون عنوان ]
1392,02,24 18:00
-
عاقبت اس ام اس پراکنی چیه؟
1392,02,20 18:35
عاقبت اس ام اس پراکنی!!!!!!!!!
-
توانمندیهای صادراتی
1392,02,20 11:32
این هم تعدادی عکس از نمایشگاه صادراتی ایران
-
خیلی چیزها هست
1392,02,20 10:56
خیلی چیزها تو دنیا هست که نمی شه آرزو کرد.
-
نکایشگاه کتاب
1392,02,20 10:55
سلام به همه خوبان نمایشگاه خبری نبود. 150 تومن دادم شش تا کتاب بیخود که نه برای آزمون وکالت خریدم.
-
من و تبر
1392,02,18 19:39
" منم که تا تو نباشی نمی برد خوابم تو درد عشق ندانی بخواب آسوده ز ریشه کندن این دل تبر نمی خواهد به یک اشاره می افتد درخت فرسوده."
-
نادان ترین - عاقل ترین
1392,02,18 18:41
نادان ترین انسان از نظر من کسی که می پندارد عاقل ترین انسان است.
-
نفس های تو
1392,02,18 14:27
"خدا کند نفسش مست نسترن باشد کسی که دوست ندارد کنار من باشد چرا همیشه رگ سر نوشت زخمی من تمام زندگی اش بال و پر زدن باشد بگو کجا ببرم پاره های روحم را کجاست آنکه بخواهد مرا بدن باشد چه بی ملاحظه گردن به عاشقی داد م به مسلخی که نباید سری به تن باشد کلاف پیله به بازوی این پرنده ببند که هم لباس رهایی و هم کفن باشد....
-
بوسه
1392,02,18 13:55
سرم را نه ظلم می تواند خم کند ، نه مرگ ، نه ترس ، سرم فقط برای بوسیدن دست های تو خم می شود مادرم ؛
-
خودکشی کن
1392,02,18 13:50
اگر نمی توانی خود را تحمل کنی خودکشی کن این تنها راه ست که دیگران از شرّ تو درامان باشند.
-
بوی بدنش
1392,02,17 20:41
یادش بخیر وقتی رفت بهانه ای برای زنده نگه داشتنش داشتم پیراهنی آغشته به بوی بدنش چقدر این بو را دوست داشتم چهار سال گذشت بوش بدنش تمام شد این یعنی اینکه من هم ترا فراموش کرده ام.
-
تعبیر یک خواب
1392,02,17 19:45
-
روز پرکار
1392,02,16 16:33
سلام به همه خوبان امروز ساعت 10 صبح بود که یک دفعه یادم اومد پرونده دیوان عدالت اداری که چند ماه پیش اقدام کرده بودم را پیگیری کنم. زنگ زدم شعبه 18 گفتند حضوری و از دبیرخانه رمز بگیرید. من از خدا خواسته که درمحیط کارخونه نباشم راه افتادم به سمت دیوان عدالت اداری واقع در خ بهشت. هوا به نظرم خیلی گرم و دم دار بود. حالت...
-
بدهکار
1392,02,15 22:53
برای تمام لحظه هایی که سهم من بود و تو آنها را به فراموشی سپردی به من بدهکار هستی.
-
بوی مرگ
1392,02,15 22:46
سلام به همه خوبان راستش امروز تو کارخونه خیلی سرم شلوغ بود. باور کنید حتی نتونستم خوب غذا بخورم. شاید کمی بی ربط باشه ولی دلم برای حرم مطهر امام رضا (ع) خیلی تنگ شده منتظر یک روز تعطیل هستم تا به پابوس برم. بعد از سفر کربلا یکبار به مشهد مقدس رفتم. و شاید زیباترین سفر. نمی دونم اما این روزها احساس عجیبی دارم. بوی مرگ...
-
خنده بازار - بخش دوم اگه خدا بخواد
1392,02,14 20:56
قلیون وایرلس رفتم گلفروشی گفتم آقا این گل طبیعیه ؟؟؟ . . . . . یه دختر بچه ۷ ساله اونجا بود گفت نَ سزارینه ! . . . . . . . . به جون خودم من تا ۱۵ سالگی فکر میکردم بچه ها رو لک لک ها از آسمون میارن این که چیزی نیس. پراید منم خودشو تعمیر میکنه. تو راه برام داستان هم میگه نون هم میره میخره بچه که بودم یه آبمیوه گیری...
-
مهندسین کامپیوتر بی سواد
1392,02,14 20:06
سلام به همه خوبان بعد از عمری اومدم صفحه فیس بوک بسازم اونم با فری گیت که به زحمت باز میشه. به هر حال فعلا بی خیال شدم. راستش امروز اونقد تو کارخونه کار داشتم که خدا وکیلی چای هم درست و حسابی نخوردم. بدی نمایشگاه همینه. بعد از نمایشگاه کلی گزارش ماموریت و به قول بچه ها ترکش های نمایشگاه رو باید جمع کرد. تازه وب سایت...
-
دست دلم
1392,02,13 19:32
امروز دست دلم را می گیرم دیگر بهانه به دستت نمی دهم تا دستش بیاندازی.
-
حال امروزم
1392,02,13 16:07
چند روز بود قصد داشتم این دستنوشته ها را رو وب بذارم: بوی بادام تلخ می دهد آینکه بدانی، محترم است کسی که هر دو رویش یکی است. یک روز دیگر گذشت. گذشت اما بی تو. با خاطرات تو. نمی دانم اما گمان می کنم خاطرات زنده مانده گارترند و در عمق جان آدمی ریشه می دوانند. یاد گرفته ام خاطرات ضبط شده دیگر حال و هوایی ندارند کمتر...
-
بالاخره پر سرعت شدم
1392,02,12 17:27
سلام امروز بالاخره اینترنت ADSL خونه وصل شد. هر چند سرعتش پائینه ولی از هیچی بهتره. هنوز خستگی نمایشگاه رو حس می کنم. امروز تولد یکی از دوستانم بود براش هدیه هم خریده بودم اما وقتی بهش زنگ زدم خواب بود. چند بار بهش زنگ زدم گفت سرم شلوغه. من نمی دونم چرا آدمها اینجوری هستند. الحمداله خدا را شکر من از هیچ لحاظی کمبود...
-
هفته زن
1392,02,11 09:16
فاطمه (س) ، دختران، بانوان، مادران روزتان مبارک سرم را نه ظلم می تواند خم کند ، نه مرگ ، نه ترس ، سرم فقط برای بوسیدن دست های تو خم می شود مادرم ؛ به آرزوهای قشنگتون برسین...
-
نمایشگاه تهران
1392,02,11 09:15
سلام به همه خوبان بالاخره دیروز اختتامیه نمایشگاه توانمندیهای صادراتی ج.ا.ایران به کار خود پایان داد. هر چند با کاستی های زیادی روبرو بود و برخی از مسئولین بلند مرتبه با لج و لجبازی بی مورد اجازه ندادند به موقع این نمایشگاه افتتاح و طبق برنامه پیش بره. ولی به هر حال خود غرفه داران و بویژه صادرکنندگان محترم کشورمان...
-
خنده بازار - 1
1392,02,04 14:02
سلام به همه خوبان از امروز تصمیم گرفتم از این خنده بازار بی مزه که هست و همیشه تکراریه و تا به ما می رسه خنده دار نیست رو براتون بزارم حالشو ببرین!!! بابام به مامانم اس ام اس عاشقانه فرستاده…الان ۲ روزه خونمون دعواست!! مامانم گیر داده به بابام که این اس ام اس و کی واست فرستاده !!!! . . . داشتم تو اتوبان میرفتم دیدم یه...
-
فکاهیون - سال 1365
1392,02,03 12:26
حیفم اومد این تصویر رو نزارم.
-
7 الی 10 اردیبهشت نیستم
1392,02,03 11:45
سلام به همه خوبان ی ک مدت بود پست نذاشته بودم. سرم حسابی شلوغ بود. حالا هم که رئیس رفته عمان و یه ده روزی نمی یاد. البته از 7 الی 10 اردیبهشت نمایشگاه بین المللی تهران - سالن خلیج فارس هستم. این چهار روز تو نمایشگاه اونقدر کسل کننده خواهد بود که سعی می کنم کتابهامو ببرم و بخونم برای ارشد آزاد. اجالتا به آرزوهای...
-
لحظه
1392,01,24 08:47
لحظه ای را بیاد آور که با هم خندیدیم لحظه ای را بیاد آور که در کنار هم زیستیم لحظه ای را بیاد آور که برای هم گریستیم و افسوس لحظه ای را بیاد می آورم که بی تو و برای تو گریستم... چه تلخ بود مثل بوی بادام تلخ م ی داد و نبودنت دنی ا روی سرم ویران بود...
-
فاصله
1392,01,24 08:42
نمی دانم ! از زمین و جایی که من ایستاده ام تا جایی که تو در آسمانها حضور داری چقدر فاصله است؟ حدسم اگر صد سال هم باشد بگو بدانم چقدر فاصله است تا سرآسیمه برای دیدنت پر گشایم و صد سال طی کنم.
-
دوازده و سیزدهم فروردین 92
1392,01,14 09:27
سبزده به بدرتون مبارک!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! تا لحظه آخر نمی دونستیم قراره کجا بیرم. یکی گفت من خودم می رم. یکی گفت اون باشما نمی یاد. منم گفتم هرکی هر جا دلش می خواد بره. مادرم و خواهر بزرگم تدارکات را آماده کردند. خانواده برادرم حمید که دو سال از من کوچکتره نیز آماده شدند که سیزده بدر را با ما باشند. کاری ندارم....
-
سفر میانه و قم
1392,01,14 09:13
سلام به همه خوبان بعد از سفر به مشهد مقدس دو سفر دیگر رفتم. یکی به زادگاههم شهر دوست داشتنی میانه و دیگری شهر قم. هر دو را در کنار خانواده بودم. گفتم شادی سال آینده دیگر فرصتی برای با خانواده بودن نداشته باشم. دو سفر را با ماشین خودم رفتیم. خیلی خوش گذشت. در شهر میانه دو روستایی را از نزدیک که یکی زادگاه پدرم و دیگری...
-
مسیر اصلی
1392,01,11 12:19
در جامعه ی امروزی درک یک موضوع نمی تواند ماهیت اصلی خود را نشان دهد و موضوع اصلی ما از مسیر حقیقت خارج شده و ماهیت جدیدی به خود می گیرد و ذهن ما توسط دیگران به همان سمت هدایت می شود. بنابراین مسیر زندگی ما به همین شکل تغییر خواهد کرد . (مسلم پناهی)