رویاهای من

با تو سخن می گویم...

رویاهای من

با تو سخن می گویم...

مسافران کربلا

سلام به همه خوبان  

 

دیروز خانواده خواهر بزرگم که چهار نفر بودند رو بدرقه کردیم برای سفر کربلا. 

 

دو ساعت مرخصی گرفته بودم و با سایر اعضاء خانواده برای بدرقه رفتیم.  

امروز ساعت نزدیک 1 بود که با شوهر خواهر تماس گرفتم. یک ساعت بود که از مرز مهران عبور کرده و در راه نجف بودند.  

یاد سفر معنوی خودم افتادم. احتمالا تا ساعت 3 در نجف اشرف باشند.  

یاد سفر زیبا و ملکوتی کربلا بخیر.  

ان شاء ا... کسانی که آرزوی دیدن کربلا و کربلائیان رو دارند به زودی زود مشرف بشوند.  

 

 

به آرزوهای قشنگتون برسین.. 

 

 

رویا

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد