رویاهای من

با تو سخن می گویم...

رویاهای من

با تو سخن می گویم...

اسیر

"ز غم کسی اسیرم که زمن خبر ندارد  

عجب از محبت من که در او اثر ندارد  

غلط ست هر که گوید دل به دل راه دارد  

دل من ز غصه خون شد دل او خبر ندارد"

 

 

بارها و بارها در این وبلاگ این شعر رو نوشتم و خوندم و از آن سیر نشدم.  

 

به آرزوهای قشنگتون برسین... 

 

رویا

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد