رویاهای من

با تو سخن می گویم...

رویاهای من

با تو سخن می گویم...

رومشکان را دریابید

رومشکان را دریابید

زنگ زدم حالش را بپرسم نمی دانستم در بیمارستان 15 خرداد ورامین بستری. علتش را پرسیدم. گفت: من در شهرستانی به نام رومشکان واقع در ایلام زندگی می کنم که در فاصله 2 ساعت به آنجا خواهی رسید. همه مردمان رنگ پریده با دندانهای پوسیده و اگر بیشتر دقت کنی دارای بیماریهای کلیوی و پوستی و.. می باشند. علتش آب شرب این منطقه است . آب که نه . نفت کلمه شایسته تری است. بله مردم این منطقه دارای چاههای آبی هستند که به نفت مخلوط شده است و دریغ از یک تصفیه ساده خانگی که با 10 نهایتا 80 هزار تومان می توان نصب کرد. گفتم نمونه ای از آب منزلتان را برایم بفرست تا به آزمایشگاه ببرم تا بتوانم شاید سهم کوچکی داشته باشم. تا درد تو را و مردمان تو را بفهمم...

از رومشکان برای امتحانات دانشگاه آمده بود اما احتمال می داد که به خاطر عفونت کلیه هایش که آبستن آب آلوده رومشکان است او را رها نخواهد کرد. قول داد نمونه ای از آب را برایم بفرست البته اگر کسی قصد داشته باشد که به تهران بیاید...

آقا/خانم محترم وزیر، آقا/ خانم محترم وزیر، نماینده محترم مجلس و بالاخره مردمی که آبی می آشامید گوارای وجودتان باد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد