رویاهای من

با تو سخن می گویم...

رویاهای من

با تو سخن می گویم...

واقعیت روزگار تلخ امروز ما چیست؟

این متن را یکی از دوستان امروز صبح برایم اس ام اس کرد که خواندنش خالی از لطف نیست:  

 

 

"در زمستان سرد و یخبندان، کلاغ غذا نداشت تا جوجه هایش را سیر کند. بدن خودش را می کند و به جوجه هایش میداد تا زنده بمانند.  

زمستان تمام شد و کلاغ مرد. اما جوجه ها همه زنده ماندند و گفتند: خوب شد مرد. راحت شدیم از این غذای تکراری."

نظرات 1 + ارسال نظر

سلام
وای خیلی روم تاثیر گذاشت
کاش می شد عکس قیافم رو بزارم وقتی متن رو خوندم
از وبتون خوشم اومد
اگه بهم سر بزنین خوشحال می شم
اگه مایل به تبادل لینک بودین بهم اطلاع بدین
با تشکرات فراوان

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد