رویاهای من

با تو سخن می گویم...

رویاهای من

با تو سخن می گویم...

دردسرها

سلام به همه خوبان


قبل از سفرکربلا از کار استعفا دادم و نشستم خونه وحسابی درس خوندم. البته بد هم نشد سه تا بیست داشتم یک ده داشتم و بقیه بالای 15 بود آخرشم معدلم شد 16.63 . به هر حال به طور اتفاقی تماسی با شرکت قبلی خودم گرفتم برای حال و احوال پرسی. رئیس شرکت از من دعوت کرد که در واحد حقوقی شرکت مشغول بکار شوم.

بعد از سفر کربلا مشغول شدم. اما باور کنید من می گم آدم وسایل سنگین جابجا کنه! کار یدی انجام بده اما وکیل نشه؟!!!!

از وقتی مشغول بکار شدم چهار تا پرونده در دست اقدام دادم که یک پام دادگاهه یک پام شرکت.

فکر کردن باعث شده هنوز نتونم به درسهای این ترمم برسم. ارشد هم که بیخیال شدم. تازه یک سری مسائل شخصی هم مخلوط این هاگیر واگیرها شده و خلاصه رویا رو چسبیده ول کن هم نیست.


راستی ادامه سفر کربلا هنوز آماده نیست... در دست اقدام می باشد.


به آرزوهای قشنگتون برسین ...


رویا

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد