رویاهای من

با تو سخن می گویم...

رویاهای من

با تو سخن می گویم...

توکل پرندگان

((کاش توکل پرندگانم بودم، که تشنه برمی خیزند، گرسنه بال می زنند و سیر و سیراب به خواب می روند بی هیچ دغدغه فردا... ))

 

 

 

نظرات 1 + ارسال نظر
سوفی 1389,09,09 ساعت 00:43 http://sophie-89.blogsky.com/

سلام
به خواب می رفتن به هیچ دغدغه فردا...زیبا بود و پر احساس .
به من هم سر بزن.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد