رویاهای من

با تو سخن می گویم...

رویاهای من

با تو سخن می گویم...

دروغ

 

هر کس بد ما به خلق گوید ما دیده به بد نمی خراشیم

ما نیکی او به خلق گوئیم تا هر دو دروغ گفته باشیم...

 

 

 

به آرزوهای قشنگتون برسین....

رویا

نظرات 5 + ارسال نظر

سلام

عالییییییییییییییی

موفق باشی....


گر چه از فاصله ماه به من دور تری
ولی انگار همین جا و همین دور و بری

ماه می تابد و انگار تویی می خندی
باد می آید و انگار تویی می گذری

شب و روز تو ـ نگفتی ـ که چه سان می گذرد
می شود روز و شب اینجا که به کندی سپری


به امید دوست.........

سلام
شاید یکیاز بهترین چیزی که برای دوستامون بخواهیم همینه...
به آرزوهای قشنگتون برسید...
شما هم همینطور و...

سلام
عبارت زیبا و جالبی بود.
با اجازتون و اگه ناراحت نمیشید یه انتقاد کنم:
چرا تو وبتون دست نوشته های خودتونو نمی ذارین؟
اینجوری هم قلمتون قوی میشه و هم بازدید کننده ها تون مطمئن میشن که همیشه شما حرفای جدیدی از خودتون برای گفتن دارید.
به هر حال احساس قشنگتون و نوشته هاتون قابل تحسینه.
نقد شما در مورد نوشته هام خیلی واسم ارزشمنده.
مرسی

تو به من خندیدی
و نمی دانستی
من به چه دلهره از باغچه همسایه
سیب را دزدیم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضب آلوده به من کرد نگاه
سیب دندان زده از دست تو افتاد به خک
و تو رفتی و هنوز
سالهاست که در گوش من آرام آرام
خش خش گام تو تکرار کنان
می دهد آزارم
و من اندیشه کنان غرق این پندارم
که چرا


خانه کوچک ما سیب نداشت

حرف نزدن یعنی سکوت کردن ...سکوت سرشار است از سخنان ناگفته حرکات ناکرده اعترافات بر عشق های نهان که در این سکوت حقیقت ما نهفته است حقیقت.......

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد