رویاهای من

با تو سخن می گویم...

رویاهای من

با تو سخن می گویم...

دل من

 

 

گفتم که کمی صبر کن و گوش به من کن

گفتی که باید بروم حوصله ای نیست

و آن وقت جز عشق تو در خاطر من مشغله ای نیست

رفتی خدا پشت و پناهت به سلامت

بگذار بسوزد دل من مسئله ای نیست...

 

رو یا

به آرزوهای قشنگتون برسین...

نظرات 1 + ارسال نظر

عشقم اگر دهد ثمر ، دست زنم در آن کمر
یا بردم به تیغ سر ،‌ یا کشمش دمی به بر

باد صبا دمی به وز ،‌ از سر کوی او که من
جان بدهم به رایگان هر که دهد از او خبر

میلاد منجی بر شما وخانواده محترمتون مبارک

شاد باشی
س ا ج د

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد