رویاهای من

با تو سخن می گویم...

رویاهای من

با تو سخن می گویم...

سخن روز

گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم  

چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی

پاداش

 

 

«رنگین کمان ، پاداش کسانی ست که تا آخرین قطره زیر باران بمانند..»

قلوه سنگ

این جمله رو یکی از دوستانی که به تازگی با ایشان دوست شده ام نیمه شب برایم  فرستاد: 

 

 

«بیچاره قلوه سنگ  

که از دست کودکی به سوی پرنده ای پرتاب می شود  

مانده بر سر دو راهی  

دل کودک را بشکند یا سر پرنده را ...» 

 

 

به آرزوهای قشنگتون برسین... 

 

رویا

تلخی بی پایان یا پایان تلخ

این را از دوستی شندیم که اسمش محفوظ است: 

 

البته قبلا هم شنیده بودم اما... 

 

 

یک پایان تلخ، بهتر از تلخی بی پایانه... 

 

میشه یک نگاه انتزاعی به این متن داشت اگر تلخی هاشو خودت رقم زده باشی از چاله دراومدنش یک عمره دوباره مطلبه. اما اگر کسی از روی بی رحمی و ناجوانمردانه این تلخی را بی پایان تقدیمت کرده الهی .... بشه.   

از شوخی گذشته تلخی ها پایان ندارند و ما ساده انگارانه به خود نهیب می زنم اینم می گذره. در حالی که بعد از تلخی یک تلخی دیگر در راهه!! قبول نداری یه کم جمع بندی کن متوجه حرفم می شی!! 

 

به آرزوهای قشنگتون برسین... 

 

 

رویا

تکلیف چیه؟

 

راستش به یه چیزی سخت معتقدم:  

 

اینکه زمانی کسی یا چیزی را دوست داری البته اگه آدم باشه طرفت، وقتی گریه می کنی اون هم گریه می کنه، وقتی می خندی می دونی که لبان او هم می خندد اما وای به روزی که بدانی احساست یک طرفه بوده است... اون وقت تکلیف چیه؟!! 

 

 

رویا

فاصله ها

  

گفتم بدوم تا تو همه فاصله ها را   

تا زودتر از واقعه گویم گله ها را

الفرد هیچکاک

آلفرد هیچکاک: واقعا آدم‌ترسویی هستم!

 
 سال‌ها گذشته و هنوزهم لفظ «استاد مسلم» در حوزه سینما، برازنده آلفرد هیچکاک است. جملاتی منتخب از او در خاطر مانده است. کارگردانی که هنوز بسیار می‌توان از او آموخت.

1 -
تلویزیون حق زیادی به گردن روانشناسی دارد؛ هم از این نظر که اطلاعات خوبی درباره آن می‌دهد و هم این که نیاز به روانشناسان را افزایش می‌دهد.

2-
دیالوگ‌ها، صداهایی هستند مثل دیگر سروصداهای فیلم. از زبان کسانی خارج می‌شوند که در حقیقت، چشم‌هایشان مشغول روایت داستان است.
 

3 -
کنایه والاترین وجه ادبیات است.

4 -
بهترین انتخاب بازیگر را کمپانی «دیزنی» دارد. اگر از یک بازیگر خوششان نیاید فقط کافی است که پاک کن را بردارند.
 

5
- من آدم ترسویی هستم این فهرست چندتا از چیزهایی است که آدرنالین خونم را بالا می‌برد: ۱) بچه‌های کوچک ۲ ) پلیس‌ها ۳) ارتفاع ۴) این که فیلم بعدی ام به اندازه آخرین فیلمی‌که ساخته ام خوب نباشد.
 

6 -
من تمام سعی ام را به کار گرفتم تا از هر نوع سختی و پیچیدگی دور باشم. می‌خواهم همه چیز دور و بر م ساکت و به شفافیت بلور باشد.

7 -
فیلم خوب فیلمی ‌است که حتی اگر صدایش را هم قطع کنید، تماشاگران کاملا در جریان داستان قرارگیرند.

8 -
زمان فیلم باید متناسب با حوصله تماشاگر باشد.

9 -
«فیلم روانی» برای من یک کمدی بزرگ است. یعنی جز این هم نباید می‌بود.

1۰ -
از این که بتوانم تماشاگرها را مثل پیانو بنوازم واقعا لذت می‌برم.

-
صحنه‌های قتل را مثل صحنه‌های عاشقانه فیلم برداری کنید و صحنه‌های عاشقانه را مثل صحنه‌های قتل.

1۲ -
«کری گرانت» تنها بازیگری است که واقعا عاشقش هستم.
 

13 -
واقعا درک نمی‌کنم چرا خیلی‌ها آزمایشات شان را سر صحنه فیلم برداری انجام می‌دهند. به نظر من همه چیز باید از قبل روی کاغذ آورده شود. مثل آهنگسازی که بعد از ساعت‌ها کلنجار و بالا و پایین کردن نت‌ها، دست آخر موسیقی زیبایی می‌سازد. چیزی که باید به دانشجوها آموزش بدهیم این نوع قدرت تخیل است. این عنصر مهمی‌است که معمولا همه نادیده اش می‌گیرند.

14 -
تخم مرغ‌ها مرا به وحشت می‌اندازند. حتی بدتر از وحشت، حالم را به هم می‌زنند. یک حجم کروی سفید، بدون هیچ منفذی... تا به حال چیزی مشمئز کننده تر از شره زرده تخم مرغ بعد از شکستن دیده اید؟ خون به خاطر رنگ قرمزش آدم را سر حال می‌آورد. اما زرده تخم مرغ... اه! من که تا به حال حاضر به مزه کردنش نشده ام.

15 -
درک مقوله ترس آنقدرها هم سخت نیست. ما همه در کودکی از چیزهایی می‌ترسیدیم. مثلا از این که شنل قرمزی کوچولو با گرگ بد گنده روبه رو شود. الان هم چیزی عوض نشده. چیزی که امروز ازش می‌ترسیم از همان جنسی است که دیروز ما را می‌ترساند. فقط نوع گرگ را عوض کرده اند.
 

16 -
انتقام شیرین است و چاق تان هم نمی‌کند.

17 -
بزرگ ترین شانسی که در زندگی ام آوردم این است که واقعا آدم ترسویی هستم. راستش از این لحاظ احساس سعادت می‌کنم. این برای من یک موهبت است که مقداری ترس در خودم حس کنم، چون به نظرم یک قهرمان شجاع نمی‌تواند یک فیلم پرتعلیق بسازد.
 

18
- روزی کسی به من گفت که هر دقیقه یک قتل رخ می‌دهد. بنابراین من دیگر وقتتان را نمی‌گیرم. برگردید سرکارتان.

19 -
تنها راه خلاصی من از ترس‌هایم این است که درباره شان فیلم بسازم.

20 -
یک راه حل عالی برای گلودردتان سراغ دارم: ببریدش.

21
-
سابق بر این هم بدمن‌ها سبیل‌های تابیده داشتند و هر وقت سگی می‌دیدند لگدی نثارش می‌کردند. امروزه تماشاگران باهوش تر شده اند. آن‌ها دیگر دوست ندارند روی صورت  آدم بده، نور تاکیدی بیندازیم و از بقیه جدایش کنیم. بدمن‌های امروزی باید از میان مردم عادی و با همان ضعف‌ها و شکست‌ها انتخاب شوند.
 

22 -
آدم کش‌ها در فیلم‌ها همیشه خیلی تروتمیز و شیک نشان داده شده اند. کاری که من انجام می‌دهم این است نشان دهم کشتن یک انسان، می‌تواند چه قدر سخت و کثیف باشد.

23 -
من ضد پلیس‌ها نیستم. فقط از آن‌ها می‌ترسم.

سخن روز 2

سرم را نه ظلم می تواند خم کند  

نه مرگ  

نه ترس  

سرم فقط برای بوسیدن دستهای تو خم می شود مادرم...

شایستگی

 

هیچ امری را نپذیر مگر اینکه خود را شایسته آن بدانی.  

 

امام حسین (ع)  

 

سخن روز

پیروزی آن نیست که هرگز زمین نخوری ، آنست که بعداز هر زمین خوردنی برخیزی . (مهاتما گاندی)