رویاهای من

با تو سخن می گویم...

رویاهای من

با تو سخن می گویم...

مهمان خدایم


عازم یک سفرم ، سفری دور به جایی نزدیک

سفری از خود من تا به خودم ، مدتی هست نگاهم

به تماشای خداست و امیدم به خداوندی اوست