-
دل من
1386,06,01 16:59
گفتم که کمی صبر کن و گوش به من کن گفتی که باید بروم حوصله ای نیست و آن وقت جز عشق تو در خاطر من مشغله ای نیست رفتی خدا پشت و پناهت به سلامت بگذار بسوزد دل من مسئله ای نیست... رو یا به آرزوهای قشنگتون برسین...
-
دل من
1386,05,30 18:44
در دل من چیزی است مثل یک بیشه نور مثل خواب دم صبح و چنان بی تابم که دلم می خواهد بدوم تا ته دشت بروم تا سر کوه دورها آوائی است که مرا می خواند.... به آرزوهای قشنگتون برسین... رویا
-
قافله عمر
1386,05,19 13:22
این قافله عمر عجب می گذر د در یاب دمی که با طرب می گذرد ساقی غم فردای حریفان چه خوری پیش آر پیاله را که شب می گذرد.. به آرزوهای قشنگتون برسین ... رویا
-
فقط امروز
1386,05,10 17:15
خشمگین نخواهم شد . نگران نخواهم بود . کارم را صادقانه انجام خواهم داد . نسبت به اطرافیانم و نسبت به همه موجودات زنده مهربان خواهم بود . برای همه عنایات و برکات خداوند سپاسگزار خواهم بود . به آرزوهای قشنگتون برسین... رویا
-
کمی دلم گرفته است...
1386,05,09 17:14
همیشه فاصله تان را با خوشبختی حفظ کنید! ح-پ به آرزوهای قشنگتون برسین...
-
برای همیشه ...
1386,05,06 17:45
۲۷جولای ۲۰۰۷ ساعت ۱۲:۱۵ ظهر جمعه به وقت ایران ... به آرزوهای قشنگتون برسین... رویا
-
romana
1386,05,02 16:41
شمارش معکوس شروع شد...
-
فصل پنجم
1386,04,31 19:08
رومانا! تو فصل پنج عمر منی و تقویمم به شوق توست که تکرار می شود هر سال... رویا
-
هیچ مگو
1386,04,29 19:17
من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو پیش من جز سخن شمع و شکر هیچ مگو سخن رنج مگو جز سخن گنج مگو ور از این بیخبری رنج مبر هیچ مگو دوش دیوانه شدم عشق مرا دید و بگفت آمد نعره مزن جامه مدر هیچ مگو گفتم ای عشق من از چیز دگر می ترسم گفت آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگو من به گوش تو سخن های نهان خواهم گفت سر بجنبان که بلی جز که به سر هیچ...
-
خوشبختی
1386,04,25 16:43
با تو می گویم: تنها تنبلی که شاید هیچگاه جبران نشود٬ زمانی است که صدای در زدن خوشبختی را بشنویم و برنخیزیم... به آرزوهای قشنگتون برسین... رویا
-
... و امروز خدا را دیدم و به آغوشش کشیدم .
1386,04,20 17:52
... و امروز خدا را دیدم و به آغوشش کشیدم . خداجون می دونی چقدر منتظرتون بودم . چقدر صبر کردم تا ببینمتون . چه لحظه هایی رو که برای دیدنتون کشتم و خودم رو در برهوت تنهایی به نام رویا حبس کردم . شکر دیگه تموم شد ... دیگه تموم شد. امروز روز واقعا عجیبی بود تو قطار مترو که بودم با خودم حس کردم کسی در کنارم هست و داره به...
-
عشق
1386,04,18 20:09
«جوهره آفرینش مفرد است. و این جوهره٬ عشق نام دارد. عشق نیرویی است که ما را بار دیگر می پیوندد تا تجربه ای را که در زندگی های متعدد و در مکان های متعدد جهان پراکند شده است. با دیگر متراکم کند. عشق یگانه پل میان جهان نامرئی است که همه آدمیان آن را می شناسند. یگانه زبان موثر برای ترجمه درس هایی است که کیهان هر روز به...
-
پرنده مردنی است
1386,04,14 14:10
برای او که رفت آسمان آبی بود.. دلم گرفته ست دلم گرفته ست به ایوان می روم و انگشتانم را بر پوست کشیده شب می کشم چراغ های رابطه تاریکند چراغ های رابطه تاریکند کسی مرا به افتاب معرفی نخواهد کرد کسی مرا به میهمانی کنجشکها نخواهد برد پرواز را به خاطر بسپار پرنده مردنی ست... فروغ فرخزاد
-
کمی دورتر
1386,04,09 19:42
به نام آنکه اگر حکم کند٬ همه محکومیم... شکوه لحظه ها در مسیر لحظه ها٬ چون غبار از کوچه باغ خاطره ها می گذشتم و خاطرات لحظه های بیهوده ام را در تنگنای فراموشی ته نشین می کردم آرام آرام می رفتم٬ اما بر اتنهایی که می دانستم جز تاریکی نیست٬ همیشه های زندگی ام در تکرار می گذشت٬ تکرار روزها و شب هایی بی حاصل. ارمغان خشکسالی...
-
محبت
1386,04,09 13:40
محبت بیر بلادورکی گریفتار اولمیان بیلمز زیمستان چکمین بلبلی . بهارینی قدرینی بیلمز...
-
من و خدا
1386,04,08 12:09
I had a dream … تصوری داشتم ... I dreamed I was walking along the beach with God. خیال کردم که در کنار ساحل با خدا قدم می زنم Across the sky flashed scenes from my life. تصویری از زندگی خود در آسمان را دیدم For each scene, I noticed two sets of footprints in the sand; 2 جای پا دیدم در هر قسمت One belonging to me, and...
-
[ بدون عنوان ]
1386,04,06 18:23
...و گاه در رگ یک حرف خیمه باید زد.
-
دل عجب تکه بی احساسیت...
1386,04,03 17:44
به اشکهایم نگاه کن! به لحظه های سرد من و تو می خندد همان نمک گیری که آشنای صورتک هاست با من و تو . بی من و تو. فرقی ندارد . می خندد می دانم در دلت می خندی اما من ... دلت را جمع کردم با وسعت دستانم در حجم سبز نگاهم مثل همیشه باز می گویم: دل عجب تکه ی بی احساسی ست دل عجب تکه ی بی احساسی ست ...... به اشکهایم نگاه کن!...
-
THE GOD
1386,04,02 18:33
God gives you the best feeling when you know that the first & last hope is God.
-
یک شعر
1386,04,02 18:23
به تو حاصلی ندارد غم روزگار گفتن که شبی نخفته باشی به درازنای سالی سعدی
-
یک کلام
1386,04,02 18:20
هنر داریم تا حقیقت ما را نابود نکند. نیچه
-
برای رومانا
1386,03,30 19:29
در محکمه بین من ــــــــــــــــــ عشق ــــــــــــــــــــــ تو من و تو محکوم هستیم و عشق همچنان باقیست..
-
برای دلم
1386,03,29 17:17
خداوندا! ما انسانیم و عظمت خود را نمی شناسیم. خداوندا! فروتنی طلب خواسته هامان را به ما عطا کن چرا که هیچ آرزویی پوچ و هیچ تمنایی بیهوده نیست.. Coelho-Paulo
-
بدون شرح
1386,03,24 11:20
من این جا بس دلم تنگ است... و هر سازی که می بینم بد آهنگ است... بیا ره توشه برداریم قدم در راه بی برگشت بگذاریم ببینیم آسمان هرکجا آیا همین رنگ است؟...
-
زمان
1386,03,22 16:49
پاندول ساعت دیگر حرکت نمی کرد. ایستاده بود و خاموش، صدای تیک تاکش دیگر به گوش نمی رسید. جلو رفتم و پرسیدم، خروسک من! دیگر نمی خوانی؟ خسته شده ای؟ جواب داد : آری خسته شدم، بس که داد زدم و گفتم لحظه ها را دریاب، زمان را از مرگ نجات بده . گرفته شده از کتاب " ما و شما " www.alivaram. com...
-
چند کلام
1386,03,21 10:41
چنین گفت زرتشت:....عاشق عاشقی باش و دوست داشتن را دوست بدار ، از تنفر متنفر باش ، به مهربانی مهر بورز با آشتی آشتی کن و از جدایی جدا باش... ----------------------------------- از من نپرس که منتظرت بوده ام یا نه از پنجره بپرس که ازطلوع تا غروب میهمانش بوده ام از باغچه بپرس از نرگس ها ومریم ها که از بی مهری ام خشک شده...
-
برای دوست..
1386,03,20 13:05
می خواهی بروی ؟! پس بی بهانه برو ! بیدار نکن خاطره های خواب آلوده را ... صدایت همان صدا ، نگاهت نـاتـنی و دستهایت سرد است ، و من می دانم : محبت ساختگیـت ، عشق دروغینت و چشمان پر فریبت ، آخر روزی گرفتارت خواهند ساخت ... نه محبت پول خردیـست در دستان تو ، و نه من گدایی هستـم دست گشوده فرا روی تو ! نه ، نه عزیزم ، این...
-
عشق های این دوره
1386,03,19 17:40
روزگاریست همه عرض بدن می خواهند/ همه از دوست فقط چشم و دهن می خواهند/ دیو هستند ولی مثل پری می پوشند/ گرگهایی که لباس پدری می پوشند/ آنچه دیدند به مقیاس نظر می سنجند/ عشقها را همه با دور کمر می سنجند/ خوب طبیعیست به پایان برسد/ عشق هایی که سر پیچ خیابان برسد... با تشکر از سارا
-
چند کلام
1386,03,17 13:37
گفتم که کمی صبر کن و گوش به من کن گفتی که باید بروم حو صله ای نیست گفتی که کمی فکر خودم باشم و آن وقت جز عشق تو در خاطر من مشغله ای نیست رفتی خدا پشت و پناهت به سلامت بگذار بسوزد دل من مسا له ای نیست.. ------------------------------------------------------------------------- در جلسه امتحان عشق من مانده ام و یک برگه...
-
سخن نغز
1386,03,17 08:20
ما با گذشت زمان تغییر می کنیم. زمان وظیفه خود را شرافتمندانه انجام می دهد. دیکنز