-
یک کلام
1387,05,30 16:22
هرگز وقتت را با کسی که دوست ندارد وقتش را با تو بگذراند، نگذران... گابریل گارسیا مارکز
-
دل من
1387,05,28 13:37
«اگر در کهکشانی دور دلی لحظه ای یاد من باشد٬ دل من تا ابد برایش می تپد پر شور ...»
-
نگاه
1387,05,24 12:41
همیشه نگاهی رو باور کن که اگر از آن دور شدی در انتظارت بماند.
-
دل
1387,05,23 09:36
عقل فرمود که دل منزل و ماوای من است عشق خندید که یا جای تو یا جای من است...
-
فراموش
1387,05,22 08:33
گفتم فراموشت کنم شاید روی از خاطرم شاید ندارد بعد ازین باید فراموشت کنم...
-
اسیر
1387,05,20 16:41
ز غم کسی اسیرم که ز من خبر ندارد عجب از محبت من که در او اثر ندارد غلط است هر که گوید دل به دل راه دارد دل من زغصه خون شد دل او خبر ندارد...
-
پروانه ها
1387,05,17 10:00
حق با تو بود می بایست می خوابیدم اما چیزی خوابم را آشفته کرده است در دو ظاقچه رو به رویم شش دسته خوشه زرد گندم چیده ام با آن گیس های سیاه و روز پریشانشان کاش تنها نبودم فکر می کنی ستاره ها از خوشه ها خوششان نمی آید ؟ کاش تنها نبودی آن وقت که می تواستیم به این موضوع و موضوعات دیگر اینقدر بلند بلند بخندیم تا همسایه...
-
پاداش
1387,05,16 11:18
رنگین کمان پاداش کسانی است که تا آخرین قطره زیر باران بمانند. رویا
-
دوست
1387,05,15 14:58
در دلم بود که بی دوست نباشم هرگز چه توان کرد که سعی من و دل باطل بود.
-
تو-من
1387,05,13 15:57
برای او که رفت آسمان آبی بود. این یک نامه نیست دلنوشته های من است برای اینچنین روزی اما بدان من هرگز برایت اینگونه آرزو نکردم... ای عشق! نمی دانم ؟ می دانی یا نه کمی دورتر بنشین و این کلبه کوچکمان را خوب تماشا کن .. رنگ غم بر در و دیوار آن نشسته است رنگ سربی اندوه بال گسترده است کاش ابتدا تکرار می شد ... تقصیر من نبود...
-
مادر
1387,05,10 08:47
کودکی که آماده تولد بود نزد خدا رفت و از او پرسید:می گویند فردا شما مرا به زمین می فرستید،اما من به این کوچکی وبدون هیچ کمکی چگونه می توانم برای زندگی به آنجا بروم؟خداوند پاسخ داد:در میان تعداد بسیاری از فرشتگان،من یکی را برای تو در نظر گرفته ام، او از تو نگهداری خواهد کرد. اما کودک هنوزاطمینان نداشت که می خواهد برود...
-
یک شعر
1387,05,08 19:01
چراغی در افق به پیش روی تو تا چشم یاری می کند دریاست چراغ ساحل آسودگی ها در افق پیداست. وجودم بسته در زنجیر خونین تعلق هاست. خروش موج با من می کند نجوا: که هر کس دل به دریا زد رهایی یافت. که هر کس دل به دریا زد رهایی یافت... مرا آن دل که بر دریا زنم نیست ز پا این بند خونین برکنم نیست امید آنکه جان خسته ام را بر آن...
-
پرواز
1387,05,08 18:39
پرواز را با پرواز آغاز نمی کنند...
-
بیاد یک دوست
1387,05,08 18:17
به زودی از جنگ و اسارت مطالبی خواهم گذاشت. به آرزوهای قشنگتون برسین. رویا
-
آتش دوست
1387,05,05 12:30
آتش دوست اگر در دل ما خانه نداشت عمر بی حاصل ما این همه افسانه نداشت... به آرزوهای قشنگتون برسین... رویا
-
اشتیاق
1387,02,17 12:33
منم مرور غریبی بر شیار نازک خاک آنکه در اشتیاق تو تاول زده احساس من ... رویا به آرزوهای قشنگتون برسین ...
-
انکار
1387,02,14 12:19
خواهش بزرگی نیست: آیدین روشن: چشمانت کفشهای تا به تاست یکی بگوید دوستت دارم دیگری انکار میکند... رویا به آرزوهای قشگنتون برسین...
-
بازگشت
1387,02,11 14:29
جان اسیر دل دل اسیر دوست دوست چه می داند ؟ دل اسیر اوست ! رویا به آرزوهای قشنگتون برسین ...
-
انتظار
1386,10,16 17:53
همیشه نگاهی رو باور کن که وقتی از آن دور شدی در انتظارت بماند... به آرزوهای قشنگتون برسین ... رویا
-
صدا
1386,10,12 18:20
تنها صدا .. صداست که می ماند.. به آرزوهای قشنگتون برسین. رویا
-
یک کلام
1386,09,28 14:40
تا عاقلان راهی برای خندیدن بیابند دیوانگان ۱۰۰۰ بار خندیده اند... به آرزوهای قشنگتون برسین... رویا
-
گمشده
1386,09,07 08:26
بی آنکه بخواهم ترا گم کردم... رویا
-
سپاس
1386,09,01 13:28
Thanksgiving Day
-
آدم برفی
1386,07,30 08:06
به شانه هایم زدی تا تنهائیم را تکانده باشی به چه دل خوش کرده ای! تکاندن برف از شانه های آدم برفی ؟!!... رویا به آرزوهای قشنگتون برسین...
-
خاطره - لحظه
1386,07,27 18:51
لحظه رفتنی است و خاطره ماندنی . تمام ادبیات عشق را به یک نگاه میفروختم اگر: لحظه ماندنی بود و خاطره رفتنی... رویا به آرزوهای قشنگتون برسین..
-
دل
1386,07,03 21:54
دل عجب تکه بی احساسی ست ... به آرزوهای قشنگتون برسین.. رویا
-
جستجو
1386,06,22 12:51
آنچه در جستجوی آنی آنی. رویا به آرزوهای قشنگتون برسین...
-
دروغ
1386,06,16 12:48
هر کس بد ما به خلق گوید ما دیده به بد نمی خراشیم ما نیکی او به خلق گوئیم تا هر دو دروغ گفته باشیم... به آرزوهای قشنگتون برسین.... رویا
-
تنها باد
1386,06,07 12:13
سایه شدم و صدا کردم: کو مرز پریدن ها٬ دین ها؟ کو اوج نه من دره او ؟ و ندا آمد : لب بسته بپو. مرغی رفت٬ تنها بود٬ پر شد جام شگفت. و ندا آمد: بر تو گوارا باد تنهایی تنها باد! دستم در کوه سحر او می چید او می چید. و ندا آمد : و هجومی از خورشید. از صخره شدم بالا٬ در هر گام٬ دنیایی تنهاتر٬ زیباتر. و ندا آمد: بالاتر٬ بالاتر!...
-
انتظار
1386,06,07 12:05
انتظاری نوسان داشت. نگاهی در راه مانده بود و صدایی در تنهایی می گریست... رویا