-
چند دقیقه ای با دختران
1387,11,02 09:28
یادم است چند روز پیش تو پارک میرزای شیرازی نشسته بودم و بازی بچه ها را تماشا می کردم. یک مصاحبه کوتاه از بچه ها داشتم. خوشبحالشون ازهمه چیز آسوده هستند. تو مصاحبه هام از بچه ها در مورد پدر و مادرشون پرسیدم. یکی از دخترها گفت: پدر من جانباز شیمیایی هست حداقل 50 درصد شیمیایی شده. ازش پرسیدم: پدرت حالت اشتغاله؟ گفت: یعنی...
-
می خواهی بروی؟
1387,11,01 16:02
می خواهی بروی ؟! پس بی بهانه برو ! بیدار نکن خاطره های خواب آلوده را ... صدایت همان صدا ، نگاهت نـاتـنی و دستهایت سرد است ، و من می دانم : محبت ساختگیـت ، عشق دروغینت و چشمان پر فریبت ، آخر روزی گرفتارت خواهند ساخت ... نه محبت پول خردیـست در دستان تو ، و نه من گدایی هستـم دست گشوده فرا روی تو ! نه ، نه عزیزم ، این...
-
خدا و لحظه های ما
1387,11,01 14:55
خدا در همه لحظه ها جاریست... به آرزوهای قشنگتون برسین.. رویا
-
میانه میانه
1387,10,29 11:00
باز هم سفر اما این سفر ناخواسته بود. بدنبال فوت یکی ازبستگان (شوهر خاله ام) یه سفر اجباری نصیب ما شد. چند روزی بود که بی قراری می کردم. دلم می خواست سفر کنم. امسال به چندین شهر سفر کردم. یزد- قم - ساری – مشهد – شیراز – کازرون و حال به زادگاهم میانه. به هر حال روز پنج شنبه 26 دی ماه بود. داشتم روی وب سایت شرکت کار می...
-
امروز با حافظ
1387,10,25 13:44
مردم دیده ما جز به رخت ناظر نیست دل سرگشته ما غیر ترا ذاکر نیست
-
خدا و سوگند ما
1387,10,24 15:07
خدا چقدر تنهاست در هجوم سوگندهای ما!
-
خدا و راه
1387,10,23 09:41
سلام چند روز پیش هم خسته بودم هم کلافه به خاطر یک مسئله شخصی حسابی از دست زمین و زمان خسته شده بودم. مثل همیشه کمی پیاده روی کردم. به مترو هفت تیر رسیدم. سوار شدم. باور کنید اگر با کارد که سهله با تیر هم می زدین اتفاقی نمی افتاد. تا اینکه رسیدم به ایستگاه آزادی. اومدم بیرون. این اعصاب خردکنی منو گرسنه کرده بود. به طرف...
-
سفر
1387,10,15 16:33
سفر برایم هیچ چیز به جز دلتنگی ندارد. اما زمانی به من آموخت برای بهتر دیدن عظمت و شکوه هر چیز باید قدری از آن دور شد! به آرزوهای قشنگتون برسین ... رویا
-
من و دل
1387,10,15 15:45
همه لرزش دست و دلم از آن بود که عشق گریزی گردد، پناهگاهی نه!
-
عقل و عشق
1387,10,11 15:21
عقل فرمود که دل منزل و ماوای من است عشق خندید و بگفت که یا جای تو یا جای من است
-
محرم
1387,10,09 10:07
-
دعا
1387,10,07 13:35
من چه گویم که ترا نازکی طبع خیال آنقدر هست که آهسته دعا نتوان کرد. حافظ
-
یک شعر
1387,10,05 10:35
از هزاران یک نفر اهل دلند مابقی تندیسی از اهل گلند به آرزوهای قشنگتون برسین ... رویا
-
تولد مسیح (ع)
1387,10,04 09:23
به ملکوت آسمانها نمی رسد کسی٬ مگر آنکه دوباره متولد شود. حضرت مسیح (ع) میلاد مسیح (ع) ٬ فرزند مریم مقدس مبارک.
-
پابرهنگان
1387,10,02 15:20
لذت با پابرهنگان بودن، همین بس که نمی ترسی ریگی به کفش داشته باشند. به آرزوهای قشنگتون برسین ... رویا
-
خسته
1387,10,01 15:29
من خسته شدم ترا نمی دانم! رویا
-
آب خنک
1387,10,01 14:57
بفرما یک لیوان آب خنک تو این سرما!!
-
یا علی گفتیم و عشق آغاز شد
1387,09,26 16:10
عید عذیر خم بر همه شیعیان مبارک
-
همه لرزش
1387,09,25 14:41
«همه لرزش دست و دلم از آن بود که عشق گریزی گردد، پناهگاهی نه.»
-
مرور غریب
1387,09,25 09:51
منم مرور غریبی بر شیار نازک خاک آنکه در اشتیاق تو تاول زده احساس من ...
-
بعضی اوقات
1387,09,25 09:48
گاهی اوقات بستن چشمها به روی بعضی اتفاقات برای آدم سنگین تموم می شه.
-
زمان بدرقه خدا
1387,09,23 16:49
میدونی وقتی خدا داشت بدرقه ام می کرد بهم چی گفت ؟ جایی که میری مردمی داره که می شکننت. نکنه غصه بخوری؟ من همه جا باهاتم . تو تنها نیستی. توکوله بارت عشق میزارم که بگذری، قلب میزارم که جا بدی، اشک میدم که همراهیت کنه، ومرگ که بدونی برمیگردی پیشم.
-
معرفت
1387,09,23 12:11
این جمله هیچگاه در ذهنم کهنه نمی شود: معرفت تنها زمانی ارزشمند است که از صافی تجربه عبور کند.
-
یک شعر
1387,09,20 16:05
در دل من چیزی است مثل یک بیشه نور مثل خواب دم صبح و چنان بی تابم که دلم می خواهد بدوم تا ته دشت بروم تا سر کوه دورها آوائی ست که مرا می خواند... سپهری
-
[ بدون عنوان ]
1387,09,20 09:41
-
گناه من
1387,09,18 18:12
گناه من چه بود!! می خواستم پیک نباشم...
-
رویا
1387,09,18 09:45
سلام به همه خوبان من اومدم. اما هنوز خوب نشدم که یک مشکل دیگه پیدا شد. انگار ما آدمها بخصوص مسلمونا نفرین شده اند به درد و متهم هستیم به بند و اسارت. البته خود من دیگه خیلی وقته بی خیال شدم. انگار اگه از این خواب بیرون نیام بهتره. یا شاید سرمو بکنم زیر برف و دیگه چیزی نبینم. اصلا من امروز اومدم که بگم خوبی به کسی...
-
سکوت
1387,09,14 12:27
اگر دلم به آسمان رسد٬ پر از ترانه می شوم سکوت سرخ شب شکسته را منم به انتظار که عاشقانه می شوم... رویا
-
اومدم
1387,09,12 15:42
سلام به همه خوبان خیال کردم اگه بمونم خونه حالم خوب میشه اما نشد. سرما خوردم حسابی جای همه خالی. ترجمه که همچنان مونده تا صاحبش بیاد و بگه اصلا نمی خوام ترجمه کنی بده همون لاتین رو به وزارت امور خارجه بفرستیم. دیروز فقط سوپ خوردم و لیمو شیرین. قیافم شده عین همونا!! امروز اومدم که از اینکه حالمو پرسیدن تشکر کنم بخصوص...
-
سلام
1387,09,10 13:31
سلام دوستان خوبم امروز یه کم کسالت دارم. سرمم خیلی شلوغه. ترجمه تجاری کت و کلفت دارم. از اینکه نمی تونم پست بزارم یا بهتون سربزنم عذرخواهی می کنم. تقصیر من نیست. امیدوارم همه به آرزوهای قشنگشون برسن... برای من هم دعا کنید. رویای فعلا درگیر...