-
آرزویم
1390,12,22 16:44
چیزی برای گفتن ندارم ولی آرزو می کنم تو هم چون من گرفتار عشقی شوی که تا رستاخیز دچارش بمانی...
-
یک استراحت کوتاه عالیه!!!
1390,12,22 16:41
سلام به همه خوبان امروز بالاخره یک پرونده حقوقی رو به نیمه رسوندم اما خدایی اش صبح نزدیک بود لعنت بفرستم بخودم که چرا حقوق درس خوندم و باید اینهمه چونه بزنی، اعصابت خط خطی بشه واسه چندرغاز پول.... اما بالاخره با وساطت و حرف و کمی تهدید سرانجام پرونده ای که دو ماه اعصاب و روانم را بهم زده بود به نیمه راه رسید تا اون...
-
سفر به کربلا - بخش پنجم
1390,12,14 13:44
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA سفر به کربلا – بخش چهارم ساعت 30/15 به وقت محلی نجف به هتل رایه الحیدر(ع) السیاحی واقع در نجف " النجف الاشرف – شارع المدینه – قرب جامع الجوهرجی" رسدیم. شهر نجف بسیار کثیف، خا ک آلود و برق شهر مدام در حال قطعی بود و درپاره ای وقتها برق نبود. اما به هر حال هتلها...
-
سفر به کربلا - بخش چهارم
1390,12,09 08:19
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA سفر به کربلا – بخش چهارم امروز سه شنبه مورخ 11/11/90 صبح ساعت نزدیک 5 بود که برای نماز صبح همه برخاستیم. بعد از اقامه نماز صبحانه مفصلی خوردیم. هوا سرد بود و ابری و بارندگی همراه با گرد و خاک شروع شد. این منطقه، منطقه صفر مرزی است. البته من کمی زودتر از بقیه بیدار شدم و به...
-
گله ها
1390,12,08 12:45
گفتم بدوم تا تو همه فاصله ها را تا زودتر از واقعه گویم گله ها را...
-
دردسرها
1390,12,08 12:44
سلام به همه خوبان قبل از سفرکربلا از کار استعفا دادم و نشستم خونه وحسابی درس خوندم. البته بد هم نشد سه تا بیست داشتم یک ده داشتم و بقیه بالای 15 بود آخرشم معدلم شد 16.63 . به هر حال به طور اتفاقی تماسی با شرکت قبلی خودم گرفتم برای حال و احوال پرسی. رئیس شرکت از من دعوت کرد که در واحد حقوقی شرکت مشغول بکار شوم. بعد از...
-
سفر به کربلا - بخش سوم
1390,12,02 14:21
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA سفر به کربلا – بخش سوم ... به 120 کیلومتری همدان نزدیک شدیم. یاد سفری افتادم که سال قبل از سنندج و همدان داشتیم. سنندج شهر بسیار زنده ای بود یادم می آید صبحانه در هتل 5 ستاره اگر اشتباه نکنم به نام شادی هتل صرف کردیم و من به مرکزشهر رفتم و از دادگاه این شهر دیدن کردم. به...
-
سفر به کربلا - بخش دوم
1390,12,01 09:58
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 ا مروز دوشنبه مورخ 10/11/1390 – تهران – ایران یاد سالهای جنگ افتادم و نام مقدس کربلا... و یاد خاطرات یکی از فرماندهان جنگ که در زمان اسارت به زور آنها را به کربلا بردند. البته به قول خودشان اسرا زمانی که این متن را در خط مقدم می خوانند "...
-
سفر به کربلا - بخش اول
1390,11,30 17:41
کن دعا مهدی بیاید یا حسین کربلا را او گشاید یا حسین... سلام به همه خوبان دفعه آخری که به مشهد رفته بودم مرز مرتبه شش را گذراندم. یعنی سال 90 من 6 بار به مشهد و به پابوس امام رضا رفته بودم. بار 5 از امام رضا(ع) خیلی بصورت عادی درخواست کردم که به کربلا بروم. دیری نپائید و کرم امام رضا(ع) مرا نمک گیر کرد. با این که هزینه...
-
الفرد هیچکاک
1390,10,22 13:24
آلفرد هیچکاک: واقعا آدمترسویی هستم! سالها گذشته و هنوزهم لفظ «استاد مسلم» در حوزه سینما، برازنده آلفرد هیچکاک است. جملاتی منتخب از او در خاطر مانده است. کارگردانی که هنوز بسیار میتوان از او آموخت. 1 - تلویزیون حق زیادی به گردن روانشناسی دارد؛ هم از این نظر که اطلاعات خوبی درباره آن میدهد و هم این که نیاز به...
-
تا مدتی نیست...
1390,10,22 08:11
سلام به همه خوبان امروز یه جورایی آخرین روزی هست که سرکار می رم. بعدش امتحانات دانشگاه و بعد هم سفرهای جدید. اونقدر تو فکر بودم که یادم رفت باید ایستگاه مترو فردوسی پیاده شم. رفتم دروازه دولت دوباره برگشتم به سمت فردوسی و از آنجا که اتوبوسهای آرژانتین هم همیشه شلوغه به زحمت سوار شدم. خلاصه امروز هوا ابریه و قرار...
-
با دلتنگیهایم چه کنم؟
1390,10,21 14:12
لحظه هایی که گذشت لحظه های دشواری بود گریه های محزونی که حجم خدا را پر کرد بر سر نهادم از روی بی تابی، سجاده اشگ بارانم را نیامدی و ندیدی، چه فریادها گوش خدا را پر کرد...
-
سفر به مشهد
1390,10,21 14:09
سلام به همه خوبان راستش امسال تصمیم گرفته بودم تا هشت بار برم مشهد پابوس امام رضا(ع) تا به امروز 6 بار رفتم. دو بار دیگه مونده. چندان هزینه ای هم در بر نداشته. علی الاقاعده قبل از رفتن به کربلا یکبار دیگه میرم که بشه هفت بار. بعد از کربلا هم که دو سفر دیگه در پیش دارم (پول هم نیست مثل همیشه....) اجالتا به آرزوهای...
-
سخن روز 2
1390,10,20 16:28
سرم را نه ظلم می تواند خم کند نه مرگ نه ترس سرم فقط برای بوسیدن دستهای تو خم می شود مادرم...
-
شایستگی
1390,10,20 14:09
هیچ امری را نپذیر مگر اینکه خود را شایسته آن بدانی. امام حسین (ع)
-
تو چند ساله می شوی؟
1390,10,19 08:24
تو چند ساله می شوی؟ اگر ناگهان خاکها به کناری بروند تو باز سخن خواهی گفت ؟ تو از چه خواهی خواند؟ از کدام عشق آتشین به زبان می رانی؟ دوباره آیا جوانی؟ از کدام واژه خواهی گفت؟ به من بگو من درمانده ام! نگاه تو مرا کشانده این سوها تو چند ساله می شوی؟ اگر باز از تو آدمی سازند آیا باز بر آسمان آبی جنوب دستی خواهی کشید بیا!...
-
سفری جدید
1390,10,18 08:57
سفر مرا زنده می کند و انگیزه ای فولادین برای زیستن... همیشه دوست داشتم با پدر و مادرم سفری هر چند کوتاه داشته باشم. اما تا به امروز که 32 سال از زندگی ام می گذره نداشتم. همیشه سفرهای طولانی وکوتاه را به تنهایی می رفتم. تنهایی هم دوران و لذت خاص خودش را دارد. اما این سفری که ان شاا.. بعد از امتحانات پایان ترم دانشگاه...
-
سال آخر
1390,10,08 13:44
سلام امسال یه جوریایی سال اخر دانشگاه هستم و خیلی سرم شلوغه تازه خودمو دارم برای ارشد آماده می کنم. برام دعا کنین تا بتونم وکیل خوبی بشم. به آرزوهای قشنگتون برسین... رویا
-
رشته محبت
1390,10,08 13:43
من رشته محبت خود را پاره می کنم با شد که گره زنی تا به تو نزدیک تر شوم...
-
سفرنامه جدید
1390,10,08 13:41
سلام به همه خوبان به زودی از سفرنامه جدید خبرای خوب دارم. به آرزوهای قشنگتون برسین... رویا
-
درد
1390,04,06 15:39
ای کوه! تو فریاد من امروز شنیدی دردی است در این سینه که همزاد جهان است... ه.ا.
-
لحظاتی کوتاه با معبود...
1389,10,26 15:57
گفتم: خدای من، دقایقی بود در زندگانیم که هوس می کردم سر سنگینم را که پر از دغدغه ی دیروز بود و هراس فردا، بر شانه های صبورت بگذارم، آرام برایت بگویم و بگریم، در آن لحظات شانه های تو کجا بود؟ گفت: عزیزتر از هر چه هست، تو نه تنها در آن لحظات دلتنگی، که در تمام لحظات بودنت برمن تکیه کرده بودی، من آنی خود را از تو دریغ...
-
یک شعر
1389,10,25 09:04
شعر کوچه سروده « هما میرافشار » (پاسخ شعر کوچه اثر فریدون مشیری) بی تو طوفان زده دشت جنونم صیدافتاده به خونم تو چهسان میگذری غافل از اندوه درونم؟ بی من از کوچه گذر کردی و رفتی بی من از شهر سفر کردی و رفتی قطرهای اشک درخشید به چشمان سیاهم تا خم کوچه به دنبال تو لغزید نگاهم تو ندیدی... نگهت هیچ نیفتاد به راهی که...
-
عشق چیست؟!
1389,10,22 10:39
"Love is when you look into someone's eyes and see their heart." اگر پرنده را در قفس بیندازی مثل این است که پرنده را قاب گرفته باشی و پرنده ای که قاب گرفته ای فقط تصور باطلی از پرنده است. عشق در قاب یادها پرنده ای است در قفس، منت آب و دانه را بر او مگذار و امنیت و رفاه را به رخ او نکش که عشق طالب حضور است و...
-
مسافر من
1389,10,19 11:00
مسافر من حدود 53 روز دیگه می یاد؟ اما تو این بین یک اتفاق عجیبی افتاده که در نوع خودش بی نظیر... و تصمیم گیری رو برام دو چندان دشوار کرده... اجالتاً به آرزوهای قشنگتون برسین... رویا
-
با دلتنگی هایم چه کنم؟ 1
1389,10,15 13:00
لحظه هایی که گذشت لحظه های دشواری بود گریه های محزونی که حجم خدا را پر کرد بر سر نهادم از روی بی تابی، سجاده اشگ بارانم را نیامدی و ندیدی، چه فریادها گوش خدا را پر کرد... ادامه دارد...
-
با دلتنگیهایم چه کنم؟
1389,10,07 12:03
چیزی به ذهنم نمی رسد تا تو را از آن آگاه کنم. از زمانی که رفته ای همه چیز تغییر کرده. نه آدمها آن آدم اند و نه دنیا برای من مفهوم گذشته را دارد. بگو بدانم با این دنیا چه کرده ای؟ با این آدمها چه کرده ای که همه چیز را از نگاه تو می دانند؟ این همه آشفتگی!! این همه نازک خیالی را چگونه بین این آدمها تقسیم کرده ای؟ راستی...
-
شب یلدا
1389,09,30 16:07
شب یلدا بر همگان خوش!! به آرزوهای قشنگتون برسین...
-
خوب مجابم نکردی
1389,09,30 14:13
تقصیر توست خوب مجابم نکردهای یکبار بیبهانه جوابم نکردهای تلواسههای غربت شبهای گریه را با لای لای زمزمه خوابم نکردهای با گریه خاطرات تو را قاب بودهام مانند اشک، در خور قابم نکردهای مست از غرور طعنه به اندوه دل زدی اما چه سود؟ خوب خرابم نکردهای! هر لحظه بغض فاصلهها را گریستم با هرم عشق، مذابم نکردهای مانند...
-
سخن روز
1389,09,28 17:02
پیروزی آن نیست که هرگز زمین نخوری ، آنست که بعداز هر زمین خوردنی برخیزی . (مهاتما گاندی)