رویاهای من

با تو سخن می گویم...

رویاهای من

با تو سخن می گویم...

بیاد همیشگی رومانا

این قافله عمر عجب می گذرد

دریاب دمی که با طرب می گذرد

ساقی غم فردای حریفان چه خوری

پیش آر پیاله را که شب می گذرد

حکیم عمر خیام

نظرات 2 + ارسال نظر

یک قطره آب بود و با دریا شد

یک ذره خاک و با زمین یکتا شد

آمد شدن تو اندرین عالم چیست؟

آمد مگسی پدید و ناپیدا شد.

سلام
وبلاگ متنوع و جالبی دارید.
به من سر بزن و اگه خواستی تبادل لینک داشته باشیم.
www.click20.blogsky.com

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد